مفاهیم بنیادین تعالی

مدل تعالی سازمانی EFQM بر پایه هشت مفهوم بنیادین تعالی توسط شرکت های سرآمد اروپا تدوین شده است . حرکت در مسیر تعالی به تعهد مدیریت ارشد سازمان به مفاهیم بنیادین تعالی و پذیرفتن کامل آن ها نیاز دارد.
مفاهیم بنیادین تعالی بیانگر اهداف وایده آل های سازمان های برتر می باشد دستیابی به این مفاهیم مستلزم طی مراحل مختلفی توسط سازمان ها می باشد . مفاهیم بنیادین تعالی ویرایش مدل تعالی EFQM در سال 2013 در زیر تشریح شده است .

مفاهیم بنیادین تعالی مدل EFQM2013

ارزش افزایی برای مشتریان  Adding Value for Customers

تعریف : سازمان ها ی متعالی از طریق درک ، پیش بینی و برآورده کردن نیازها ، انتظارات و فرصت ها ، دائما برای مشتریان ارزش افزایی می کنند .

در عمل درمی یابیم که سازمان های متعالی :

–    گروه های مختلف  مشتریان بالفعل و بالقوه خود را می شناسند و نیازها و انتظارات متفاوت ان ها را پیش بینی می کنند .
–    نیازها ، انتظارات ، و الزامات بالقوه را به ارزش های پیشنهادی جذاب و پایدار برای مشتریان بالفعل و بالقوه تبدیل می کنند .
–    با تمامی مشتریان خود گفتمانی مبتنی بر گشودگی و شفافیت ایجاد و حفظ می کنند .
–    می کوشند تا نوآوری کنند و برای مشتریان خودارزش خلق نمایند و در موارد مقتضی ، مشتریان و سایر ذی نفعان را در توسعه محصولات ، خدمات و تجربه های جدید و نوآورانه مشارکت دهند .
–    اطمینان می یابند که کارکنانشان منابع ، شایستگی ها و توانمندی های لازم را برای حداکثرسازی تجربه مشتری در اختیار دارند .
–    تجربه ها و برداشت های مشتریان خود را هموراه پایش و بازنگری می کنند و به هر گونه بازخوردی به طور سریع و اثربخش پاسخ می دهند .
–    عملکردشان را با الگوهای بهینه مربوطه مقایسه می کنند و از قوت ها و فرصت های بهبود خود به منظور حداکثر سازی ارزش های خلق شده برای مشتریان آگاهی می یابند .

خلق آینده ای پایدار Creating a Sustainable  Future

تعریف : سازمان های متعالی با ارتقای عملکرد خود در حالی که شرایط اقتصادی ، زیست محیطی و اجتماعی جوامعی که با آن ها در تماس هستند را بهبود می دهند ، تاثیر مثبتی بر دنیای اطراف خود دارند .

در عمل در می یابیم که سازمان های متعالی :

–    از طریق تعریف و در میان گذاشتن یک هدف بنیادین که مبنایی را برای چشم انداز ، ارزش ها ، اخلاقیات و رفتارسازمانی فراگیر فراهم می کند ، آینده سازمان را تضمین می کنند .
–    شایستگی های کلیدی خود را درک می کنند و اینکه آن ها چگونه می توانند برای منفعت رساندن به جامعه ای وسیع تر ارزش مشترک ایجاد کنند .
–    مفاهیم پایداری را در استراتژی محوری ، زنجیره ارزش و طراحی فرآیند های خود یکپارچه می کنند و منابع مورد نیاز برای دستیابی به این اهداف را تخصیص می دهند .
–    به هنگام ایجاد توازن میان الزامات گهگاه متناقضی  که با آن ها روبرو می شوند ، “مردم ، کره زمین و منفعت ” را به عنوان یک مرجع در نظر می گیرند .
–    ذی نفعان خود را به مشارکت در فعالیت هایی که به جامعه ای وسیع تر کمک می کند ترغیب می کنند .
–    منابع را نه فقط برای منافع کوتاه مدت بلکه برای تامین نیازهای بلندمدت تخصیص می دهند ودر موارد مقتضی ، رقابتی می شوند ور قابتی باقی می مانند .
–    سبد محصولات و خدمات خود را طراحی و بطور فعال تمامی چرخه عمر محصولات را مسئولانه مدیریت می کنند .
–    قادرند نشان دهند که پیامد های حاصل از عملیات ، چرخه عمر محصول و خدمات خود را بر بهداشت عمومی ، ایمنی و محیط زیست اندازه گیری و بهینه می کنند .
–    فعالانه استاندارد هیا اقتصادی ، زیست محیطی و اجتماعی درون بخشی خود را ارتقاء می دهند .

توسعه قابلیت های سازمانی Developing Organizational Capabilities

تعریف : سازمان های متعالی قابلیت های خود را از طریق مدیریت اثربخش تغییر در داخل و فراتر از مرزهای سازمان ارتقاء می دهند .

درعمل در می یابیم که سازمان های متعالی :

–    روند های عملکرد عملیاتی را برای قابلیت ها و ظرفیت های بالفعل و بالقوه تجزیه و تحلیل می کنند و زمینه های توسعه مورد نیاز برای دستیابی به اهداف استراتژیک را شناسایی می کنند .
–    زنجیره ارزش اثربخش و کارایی را توسعه می دهند تا اطمینان حاصل کنند که به طور مداوم می توانند ارزش پیشنهادی وعده داده شده را تحویل دهند .
–    فرهنگی را توسعه می دهند که بطور مداوم به دنبال بهبود اثربخشی همکاری و کار تیمی در سراسر زنجیره ارزش سازمان است .
–    اطمینان می یابند که منابع مالی ، فیزیکی و فناورانه برای پشتیبانی از توسعه سازمانی در دسترس هستند .
–    ارزش های مشترک ، پاسخ گویی ، اخلاقیات و فرهنگ اعتماد و گشودگی را در سراسر زنجیره ارزش ایجاد می کنند .
–    برای دستیابی به منافع متقابل و ارزش بیشتر برای ذینفعان مربوطه ، با شرکاء همکاری می کنند و با تخصص ، منابع و دانش از یکدیگر حمایت می کنند .
–    شبکه های مناسبی را بنا می نهند تا آن ها را برای شناسایی فرصت های بالقوه شراکت توانمند سازد و قابلیت ها و توانایی های سازمان را در خلق ارزش بیشتر برای ذی نفعان تقویت نماید .

به خدمت گرفتن خلاقیت و نوآوری Harnessing Creativity & Innovation

تعریف : سازمان های متعالی از طریق بهبود مداوم و نوآوری نظامند و با به خدمت گرفتن خلاقیت ذی نفعان خود ارزش و سوطح عملکردی فزاینده ای ایجاد می کنند .

–    در عمل ، در می یابیم که سازمان های متعالی :

–   رویکرد هایی را برای تعامل با ذی نفعان مربوطه و استفاده از دانش جمعی آن ها ر خلق ایده ها و نوآوری ها بر قرار می کنند .
–    شبکه های یادگیری و همکاری را برای شناسایی فرصت های خلاقیت ، نوآوری و بهبود ایجاد و مدیریت می کنند .
–    دریافته اند که نوآوری می تواند در محصولات ، فرآیند ها ، بازاریابی ، ساختار سازمانی و مدل های کسب و کار به کار گرفته شود .
–    بر اساس درک بازار و فرصت ها ، اهداف کلان و خرد روشنی را برای نوآوری تعیین می کنند که با خط مشی ها و منابع مناسب پشتیبانی می شوند .
–    از یک رویکرد ساخت یافته برای خلق و الویت بندی ایده های خلاقانه استفاده می کنند .
–    امید بخش ترین ایده ها را آزموده و پالایش می کنند و برای تحقق آن ها در بازه های زمانی مناسب منابع را تخصیص می دهند .
–    به منظور حداکثر سازی مزایای قابل اکتساب ، ایده ها را در بازه های زمانی مناسب به واقعیت تبدیل می کنند .

رهبری با دور اندیشی ، الهام بخشی و درستی

Leadership With Vision, Inspiration & Integrity

تعریف : سازمان های متعالی رهبرانی دارند که آینده را به تصویر می کشند و ان را محقق می سازند و به عنوان الگو برای ارزش ها و اخلاق سازمانی ایفای نقش می کنند .

درعمل در می یابیم که سازمان های متعالی :

–    الهام بخش کارکنان هستند و فرهنگ شراکت ، مالکیت ، توانمد سازی ، بهبود و پاسخ گویی را از طریق اعمال ، رفتارها و تجارب خود ایجاد می کنند .
–    از ارزش های سازمانی حمایت می کنند و با ایفای نقش الگوبرای درستی ، مسئولیت اجتماعی و رفتار اخلاقی در دو بعد درونی و بیرونی ، شهرت سازمان را توسعه می دهند و تقویت می کنند .
–    جهت گیری و تمرکز استراتژیک روشنی را تعیین می کنند و آن را در میان می گذارند .آن ها کارکنان خود را در سهیم بودن و دستیابی به ماموریت چشم انداز و اهداف سازمان متحد می کنند .
–    منعطف هستند و توانایی هایشان را برای اخذ تصمیمات مناسب و به موقع مبتنی بر اطلاعات در دسترس ، تجارب قبلی و دانش با در نظر گرفتن پیامدهای بالقوه تصماتشان نشان می دهند .
–    دریافته اند که مزیت پایدار به توانایی شان در یادگیری سریع و پاسخدهی چابک در مواقع ضروری وابسته است .
–    فرهنگی را ترویج می دهند که از خلق ایده های جدید و راه های نوین تفکر برای ترغیب نوآوری و توسعه سازمانی حمایت می کد .
–    برای عملکرد خود در مقابل ذی نفعان و گستره جامعه ، شفاف و پاسخ گو هستند و اطمینان می یابند که کارکنانشان اخلاق مدارانه ، مسئولانه و به درستی عمل می کنند .

مدیریت چابکی Management with Agility

تعریف : سازمان های متعالی بطور گسترده ای به خاطر توانایی شان در شناسایی و پاسخگویی اثربخش و کارا به فرصت ها و تهدید ها شناخته می شوند .

در عمل در می یابیم که سازمان های متعالی :

–    ساز و کارهایی را برای شناسایی تغییرات در محیط بیرونی خود به کار می گیرند و این تغییرات را به سناریوهای بالقوه آینده برای سازمان ترجمه می کنند .
–    استراتژی های خود را به فرآیند ها ، پروژه ها و ساختارهای سازمانی همسو ترجمه می کنند تا اطمینان حاصل کنند که تغییرات می توانند با سرعتی مناسب در سراسر زنجیره ارزش اجرا شوند .
–    ترکیب معنا داری از شاخص های عملکردی فرآیند ها و شاخص های دستاوردی مرتبط را توسعه می دهند بطوری که بررسی کارایی و اثربخشی فرآیند های کلیدی و سهم آن ها در تحقق اهداف استراتژیک را میسر سازد .
–    از داده های مربوط به عملکرد جاری و قابلیت های فرآیندها ونیز الگوهای بهینه مناسب به منظور پیشبرد خلاقیت ، نوآوری و بهبود استفاده می کنند .
–    تغییر را از طریق مدیریت پروژه ساخت یافته وبهبود فرآیند تمرکز یافته بطور اثربخش مدیریت می کنند .
–    ساختار سازمانی خود را برای پشتیبانی از دستیابی به اهداف استراتژیک به سرعت تطبیق می دهند .
–    سبد فناوری را برای بهبود چابکی فرآیند ها ، پروزه ها و سازمان ارزیابی می کنند و توسعه می دهند .

موفقیت از طریق استعداد کارکنان Succeeding through the Talent of People

تعریف : سازمان ها های متعالی کارکنان خود را ارج می نهند و فرهنگ توانمدسازی را برای دستیابی توامان به اهداف سازمانی و شخصی ایجاد می کنند .
در عمل در می یابیم که سازمان های متعالی :
–    مهارت ها ، شایستگی ها و سطوح عملکردی کارکنان را که برای  دستیابی به ماموریت ، چشم انداز و اهداف استراتژیک مورد نیاز است ، تعریف می کنند .
–    برای جذب ، توسعه و نگهداشت استعدادهایی که در برآورده کردن نیازهای سازمان ضروری هستند ، بطور اثربخش برنامه ریزی می کنند .
–     اهداف شخصی و تیمی را همسو می کنند و کارکنان را برای استفاده از تمام توانشان در یک محیط واقعی شراکت توانمند می کنند .
–    از توازن سالم کار – زندگی در دنیایی با واقعیت های ارتباطات شبانه روزی (7/24 ) جهانی شدن فزاینده و روش های نوین کار کردن ، اطمینان حاصل می کنند .
–    به گوناگونی کارکنان خود ، جوامع و بازارهایی که سازمان به ان ها خدمت می کند احترام می گذارند و از ان استقبال می کنند .
–    برای حصول اطمینان از قابلیت جابجایی و اشتغال آینده کارکنان ، مهارت ها و شایستگی آن ها را توسعه می دهند .
–    کارکنان خود را ترغیب می کنند تا سفیران تصویر و شهرت سازمان باشند .
–    در کارکنان انگیزه ایجاد می کنند تا در بهبود و نوآوری مشارکت داشته باشند و تلاش ها و موفقیت های ان ها را ارج می نهند .
–    نیازهای ارتباطی کارکنان خود را درک می کنند و استراتژی ها و ابزارهای مناسبی را برای برقراری گفتمان به کار می گیرند .

پایدارسازی نتایج برجسته Sustaining Outstanding Results

تعریف :
سازمان های متعالی در متن محیط عملیاتی خود به نتایج برجسته پایداری دست می یابند که همزمان نیازهای کوتاه مدت و بلندمدت تمام ذی نفعان حود را برآورده می سازد .
در عمل در می یابیم که سازمان های متعالی :
–    نیازها و انتظارت ذی نفعان را بعنوان را به عنوان دروندادها توسعه و بازنگری استراتژی و خط مشی های پشتیبان جمع آوری می کنند و همواره نسبت به هر گونه تغییری هوشیارهستند .
–    نتایج کلیدی که برای دستیابی به ماموریت و ارزیابی میزان پیشرفت به سوی چشم انداز و اهداف استراتژیک لازم است را شناسایی و درک می کنند .
–    به منظور بررسی پیشرفت خود ، ارائه نمایی از الویت های بلندمدت و کوتاه مدت و مدیریت کردن انتظارات ذی نفعان کلیدی ، مجموعه ای متوازن از نتایج را تعریف کرده و به کار می گیرند .
–    استراتژی و خط مشی های پشتیبان را به گونه ای نظام مند جاری می سازند تا به مجموعه مطلوبی از نتایج به همراه تعریف روشنی از روابط “علت و معلولی ” دست پیدا کنند .
–    اهداف را بر مبنای مقایسه عملکرد خود با دیگر سازمان ها ، قابلیت های سازمانی بالفعل و بالقوه و اهداف استراتژیک تعیین می کنند .
–    مجموعه نتایج به دست امده را به منظور بهبود عملکرد آتی خود و ارائه منافع پایدار به تمامی ذی نفعان ارزیابی می کنند .
–    سطح بالایی از اعتماد ذی نفعان را از طریق اتخاذ ساز و کارهایی موثر برای درک سناریوهای آتی و مدیریت اثربخش ریسک های استراتژیک ، عملیاتی و مالی تامین می کنند .
–    از شفافیت گزارش دهی مالی و غیرمالی به ذی نفعان مربوطه مستمل بر نهادهای حاکمیتی ذی ربط ، در راستای انتظارات آن ها اطمینان حاصل می کنند .
–    اطمینان می یابند که برای رهبرانشان اطلاعات صحیح و کافی تامین می شود تا انها را در تصمیم گیری به موقع پشتیبانی کند .
جهت تعیین بلوغ تعالی سازمانی ، سازمان ها می توانند میزان دستیابی به هر یک از مفاهیم بنیادین تعالی را مورد سنجش قرار دهند .سنجش هر یک از مفاهیم بنیادین تعالی در سه فاز شروع ، توسعه و متعالی تقسیم بندی می شود .

این مطلب توسط مهندس پیام خرازیان گردآوری شده است .
جهت اطلاع از خدمات مرتبط با مدل تعالی سازمانی بر روی موضوعات زیر کلیک نمایید .

مشاوره EFQM
مشاوره خودارزیابی EFQM
مشاوره تدوین اظهارنامه تعالی
آموزش مدل تعالی سازمانی EFQM

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، استفاده از سرویس reCAPTCHA گوگل مورد نیاز است که تابع Privacy Policy and Terms of Use است.